
Category: صفر نظری فایض
تک بیت هایی صفر نظری فایض
تک بیت هایی صفر نظری فایض کسی به رغبتِ خود اختیار دنیا را بکف نیارد و هم نی کسی بکف آرد *** بیمِ آدم مرگِ…
دیوار
دیوار دیوار حتا کمکم از ایستادگیاش سخت دلتنگ است از بسکه بر دوشش شعار و عکسهای چال و نیرنگ است ها بلهوسهای سیاسی، تیکهداران زبان…
زورآوری
زورآوری چرا از نردبانِ باورِ خود بر نمیگردی؟ به پا* ات رفتهای بالا، که هرگز سر* نمیگردی تو در آوارهگی چون تودههاي ابرِ سرگردان زمین…
عاشقانه
عاشقانه عمری به الجزایر مویت نمیرسم با ماهتابِ جلوهی رویت نمیرسم من قطره از تراکم ِ این رودِ اضطراب هرگز به آبشارِ گلویت نمیرسم جامانده…
عجب
عجب دامنِ شرم به تُنبان گره خورده، عجب هر زبان، ریشه به دندان گره خورده، عجب نفرت از قحطي این دور ترین فاصله ها جاده…
افسانه
افسانه یک شهر در غوغای گیسوي تو افسانه از گردش چشمان آهوي تو دیوانه دلدادهگانِ صورتِ زیباپری اینجا در حلقهی محرابِ ابروي تو پروانه کُشتارگاه…
بهار رویایی
بهار رویایی امسال یک بهارِ پر از گل بیاورید بوی خوش از نزاکت سنبل بیاورید خواهید اگر که خندهی تان جاودان شود لبخندِ نو به…
بی اعتمادی
بی اعتمادی ترسم از باریکراهی تنگي اندیشه ها هرطرف کوهپارهها فرش مسیر شیشه ها ترسم از روز مبادا، از تبر، از خشم تیغ از برقصاندن…
میراث تفنگ
میراث تفنگ هر نسلکه گهوارهی میراثِ تفنگ است در فطرتِ او سابقهی عادتِ جنگ است وحشت که فراگیر بر اقلیمِ خرد شد جغرافیهی مغز کمینگاه…
غروب
غروب از دستِ بیشهزار تنفر بجای ماند جنگل برای رنج و تکدر بجای ماند یک کهکشان رفاقتِ آدم غروب کرد ابر سیاه نقابِ تمسخر بجای…
در رثای صفر نظری فایض
در رثای صفر نظری فایض ای دوست ای رفیقی که بودی به دل قرین پیمانِ ما نبود، روی بی خبر چنین ما را قرار و…
هرچه از افتادهگی گفتم
هرچه از افتادهگی گفتم هرچه از افتادهگی گفتم، به پا برخیز، نی از زبان کترهگویی، از دغل پرهیز، نی هرچه گفتم از طلوع، از آفتاب،…
نرسیدن
نرسیدن آخر قدم قطره به دریا نرسیدن از مهلتِ امروز به فردا نرسیدن از بطن به گهواره سفر کردن و آخر یک عمر به پسکُوچهی…