مخمس بر غزل حضرت حکیم سنایی غزنوی

مخمس بر غزل حضرت حکیم سنایی غزنوی (رح)

سید همایون شاه عالمی

شد ز عصیانم به شانه بار ها
بسکلد دیگر خوشی را تار ها

کی تکافو میکند ایثار ها
ای ز عشقت روح را آزارها
بر در تو عشق را بازارها

***

کس چه داند راز های کار تو
هژده عالم خادم دربار تو
خیره گشته دیده از انظار تو
ای ز شکر منت دیدار تو
دیده ی بر گردنِ دل بارها

***

چشم حرص آدمی گشتست کور
نان حسرت چون ذغال اندر تنور
عشق تو افگنده این گیتی بزور
فتنه را در عالم آشوب و شور
با سر زلفین تو اسرارها

***

مردمان در رغبت زلف تو اند
در طلب در همتِ زلف تو اند
خواستارِ قربتِ زلف تو اند
عاشقان در خدمت زلف تواند
از کمر بر ساخته زنارها

***

کوه ِ غم را گشته ام من روبرو
ای جهان از عطر زلفت نازبو
تا فلک از گلشن تو کامجو
بر امید روی چون گلبرگ تو
می‌نهم جان را و دل را خارها

***

عشق می جوشد به قلبم از نخست
آه من بی جذبه ی عشقت نرُست
گر “همایون” قربت عشقت بجست
تا سنایی بر حدیث چرب تست
غره چون کفتار بر گفتارها

سید همایون شاه عالمی
۲۰ جنوری ۲۰۱۶ م
کابل – افغانستان

Share: