تلخ ماندم ، تلخ خسرو گلسرخی

تلخ ماندم ، تلخ
مثل زهری که چکیده از شبِ ظلمانی شهر
مثل اندوه ِ تو ،
مثل گل سرخ
که به دست طوفان
پرپر شد …
تلخ ماندم ، تلخ
مثل عصری غمگین
که تو را بر حاشیه اش
پیدا کردم
و زمین را
– توپِ گردان
پرت کردم به دل ِ ظلمت …
*
تلخ ماندم ، تلخ
دیو از پنجره سر بیرون کرد .
از دهانش
بوی خون می آمد …
خسرو گلسرخی
Share:

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.