ای دل تو گريه کم کن تا چشم تر نباشد
خونابه ها ببنديد تا کس خبر نباشد
کاری بکن دل من تا عظمت طپش ها
در پيش مه رويان دل بی ثمر نباشد
عمری بخاکساری بگذشت در خرابات
از عمر رفته ی من شايد اثر نباشد
ای دام مرغ بازان رحمی به حال دل کن
مرغيست بی بضاعت بی بال و پر نباشد
بکوشش: احمد فهیم هنرور
استانبول، ترکیه
2002-2003